Farzand Raze Madar Ast - فرزند رازه مادر آست

Farzand Raze Madar Ast - فرزند رازه مادر آست

@farzandrazemadarast
کودک راز مادر است
ما زیر هر چیزی که می پوشیم می مانیم.»
"من مریم هستم... بی ریشه... بی خانمان... باید کودکی ام را بشناسی تا بفهمی چرا اینطوری هستم... توضیحش سخت است اما... فقط بدان که بدون عشق بزرگ شدم.. فعلا اونایی که وقتی من مثل من بچه معصوم بودم دوستشون نداشتن... دروغ میگن تا پرش کنن. تا زمانی که ... تا زمانی که حقیقت خود را پیدا کنید که آن خلاء را پر می کند. این برای من مادر شدن واقعی است... این همان چیزی است که سر راه ما با دفنه قرار گرفت... ما دو مادریم که تا چند ماه دیگر فرزندمان را در آغوش می گیریم... دور هم جمع شدن ما در راز بازی های سرنوشت پنهان است. .."
2:15
سورپرایز صبحانه چینار
2 years ago
1:45
من به زودی با بچه ام در آغوش برمی گردم
2 years ago
1:13
دیوانه شد چون به سادون نمی رسید!
2 years ago
4:31
پسرم بخاطر من مرد!
2 years ago
3:09
درود بر مادر آینده مان
2 years ago
4:10
حسرتش را با فرزند دوستش ارضا می کند
2 years ago
5:18
مریم دیوانه می شود
2 years ago
8:57
دفنه به دیدار مریم آمد
2 years ago
1:02
دفنه رو بگیر و با من بیا شام
2 years ago
3:34
راه آنها در بیمارستان تلاقی می کند
2 years ago
1:52
ماذا قدم السعدون لدفنة؟
2 years ago
0:59
تهويدة مريم
2 years ago
4:34
مريم لم تكن حامل!
2 years ago
8:20
ولا أتنازل عن حقوقي
2 years ago
2:07
لقد تعرضوا لحادث
2 years ago
1:51
كان لدي طعم للطعام
2 years ago
2:29
لم يعجبني السعدون
2 years ago
4:30
أين طفلي?
2 years ago
2:24
إذا أردت، دعنا نسمي طفلنا السيد سعدون
2 years ago
3:02
إذا ضربتني أمي..
2 years ago
1:33
سوف نأخذ أطفالنا بين أحضاننا
2 years ago
2:01
همسر اول شما در حال حاضر مرده است!
2 years ago
3:39
به نظر می رسد شما سرمایه گذار را می شناسید!
2 years ago
3:52
به مریم سیلی زد!
2 years ago
3:00
ساعت مبارک!
2 years ago
3:01
او را تا خانه حمل کرد
2 years ago
3:26
من نمی توانم خانم دفنه را ترک کنم
2 years ago
2:55
روزی روزگاری...
2 years ago
1:39
به فرزندم دست نزن، بدشانسی می آورد!
2 years ago
1:09
فقط یک عشق وجود دارد و آن...
2 years ago