شادباش نوروزی مولوی ، امروز

  • 12 jaar geleden
شادباش نوروزی مولوی ، امروز

چنان مستم چنان مستم من امروز
که از چنبر برون جستم امروز
چنان چیزی که در خاطر نیاید
چنانستم چنانستم من امروز
به جان با آسمان عشق رفتم
بصورت گر در این پستم من امروز
گرفتم گوش عقل و گفتم ای عقل
برون رو کز تو وارستم من امروز
بیامد بر درم اقبال نازان
ز مستی در بر او بستم من امروز
چو واگشت او پی او می دویدم
دمی از پای ننشستم من امروز
چو نحن اقربم معلوم آمد
دگر خود را بنپرستم من امروز
مبند آن زلف شمس دین تبریز
که چون ماهی در این شستم من امروز