قسمت 29 Hekayate Ma حکایت ما

  • last year

داستان ما با خانواده ای شروع می شود که در یکی از محله های فقیرتر شهر برای زنده ماندن تلاش می کنند و با فیلیز، فرزند ارشد آن خانواده که تقریباً مادرش شده است... مراقبت از 5 خواهر و برادر کوچکترش از زمان رفتن مادرشان و فیلیز با وجود پدر الکلی فکری از خانواده اش مراقبت می کند و بدون شکایت به زندگی ادامه می دهد. مانند فیلیز، خواهران و برادران او فرزندانی قوی و درستکار هستند که هرگز در تاریکی فرو نمی روند، یاد گرفته اند که از خود مراقبت کنند. کوچکترین فیلیز رحمت با استعداد، کوچکترین او حکمت است که قبلاً در یک عشق ممنوعه سخت قرار دارد، کوچکترین او کیراز وظیفه شناس و عاطفی است، کوچکترین او فیکرت و کوچکترین او عصمت 1.5 ساله است.

خلاصه داستان ما فصل 26:
فیلیز که با آمدن مادرش شوکران دنیایش زیر و رو می شود، خانه را ترک می کند و شروع به اقامت در خانه ای می کند که باریش برایش خریده است. او سعی می کند خواهر و برادرش را از این خانه همسایه کنترل و مراقبت کند.

از سوی دیگر شوکران در غیاب فیلیز نقش مادری را بر عهده می گیرد و سعی می کند هر آنچه را که سال ها از آن غفلت کرده را در مدت کوتاهی جبران کند. با این حال، نزدیکی را که از فکرت و کراز از حکمت و رحمت می بیند، نمی بیند. بچه های بزرگتر که همه چیز او را به یاد می آورند نسبت به او سرد و دور هستند.

شوکران که می گوید برای گرفتن عصمت آمده است، بمب دیگری دارد. تصمیم به ازدواج گرفته است البته برای این کار ابتدا باید از فکری طلاق بگیرد. در حالی که ذهن او با این خبر از بین می رود، بچه ها با این واقعیت مواجه می شوند که مادرشان با مرد دیگری تشکیل خانواده می دهد.

در حالی که همه اینها در خانواده الیبول اتفاق می افتد، جمیل سعی می کند باریش را به گوشه ای برساند. او تمام تلاش خود را می کند تا باریش را با وسایل باریش که به عنوان مدرک کشف کرده بود به دام بیاندازد.

:بازیگر
هازال کایا
ریها اوزجان
نجات اویگور
آلپ آکار
زینب سلیم اغلو
عمر سوگی
نسرین جوادزاده

اشتراک: https://bit.ly/3Lg4pdZ

#حکایتما #HekayateMa #BizimHikaye